فصل الخطاب!

بسم الله الرحمن الرحیم

ربّ اشرح لی صدری ویسّر لی أمری واحْلُل عقدهً من لسانی یفقهوا قولی


دوستان عزیزم، همکاران عزیزم، همفکران عزیزم، دگراندیشان عزیزم، و اصلاً مخالفین عزیزم، سلام! آرزوی سلامتی جسم و نشاط روحیتون رو دارم. در روزهایی که سرما و یخ حاکم بر همه ما، در این هوای داغ تابستون، بیش از همیشه خودنمایی می کنه، امیدوارم یخ قلب هممون کمی شروع به آب شدن کرده باشه و غرور و تعصب، جای خودش رو به منطق، استدلال و مهربانی و برادری داده باشه.

 

تبریک پیشاپیش ویژه به مناسبت عید سعید فطر! تبریک به هوتن عزیز که اخیراً تولدش بود. و آرزوی سلامتی و بهبودی کامل برای پدر پدرام عزیز که مطلع شدم اخیراً عمل جراحی داشتند.

 

سخته. خیلی سخته. نمی دونم باید از کجا شروع کنم. از چی بگم. از خوشی های این مدت، از سختی هاش، از همدلیهاش، از همکاریهاش، یا از بی معرفتی هاش، از نامردی هاش...

 

من حسین هستم. همون ATLIKO چند سال پیش تو وبلاگ مرتضی عبدی. یکی از اولین ها و مدیر محتوی سابق فن کلاب رسمی یانی ایران. احتمالاً خیلی از شماها با من ابتدا بعد از دیدارم با یانی در دوبی و پس از اون در دیدارمون با یانی در ارمنستان آشنا شدید و شاید اگر این دو اتفاق نبود، ارتباطی چندانی با نام من برقرار نمی کردید. همونطور که قبلاً هم به طور تلویحی گفتم، علی رغم پست مهمم، همیشه ترجیحم این بود که پشت صحنه کار کنم و علی رغم عملکرد قابل دفاع و رزومه قابل توجهم، نسبت به مطرح شدن نامم، اشتیاق خاصی نداشته و کماکان هم ندارم. پس از مدت ها، مدت ها، و مدت ها سکوت، بالاخره تصمیم گرفتم که چیزهایی که شاید کمتر کسی این چنین در جریان اونها باشه رو با شما در میون بذارم.

 

آیا واقعاً ناسزایی باقی مونده که نثار هم نکرده باشیم؟ تهمتی هست که به هم نزده باشیم؟ افترایی وجود داره که به هم نبسته باشیم؟ این رسم NIKI NANA بود؟ اینطوری می خواستیم We are one! باشیم؟ ما تحصیل کرده ایم؟ ما فرهیخته ایم؟ ما بزرگ شده ایم؟ به خدا که نه.

به جای همه اونهایی که باید خجالت بکشن، من از روی حمیدرضا خجالت می کشم. به جای همه، من ازش عذرخواهی می کنم. آبروی یک فرد، حریم شخصی و زندگی یک انسان شده بازیچه دست ما. از ما خیلی بعیده این رفتارها. از مایی که ادعا می کنیم نخبه ایم، آکادمیکیم و بزرگیم.

 

آیا اینجا یک اتاق نمایشه که همه خودمون رو توش Present کنیم؟ آیا فن کلاب و یا این وبلاگ، مکانی ست برای پز دادن رزومه ما؟ اگه واقعا اینطوریه، دوست دارین از رزومه من بدونین؟ بسیار خوب، من دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی در چهارمین دانشگاه ایران به لحاظ رتبه علمی هستم. مدرس بین المللی هستم و مدرک و جایگاه من در هر کشور دنیا پذیرفته شده و  معتبر هست. 10 سال سابقه تدریس، ترجمه همزمان، ترجمه مکتوب، پژوهش، تألیف، نظارت علمی و مدیریت آموزشگاه های زبان معتبر مشهد رو دارم. زیر نظر کالج Sussex Downs انگلستان برای تدریس دوره های تخصصی آمادگی آزمون بین المللی IELTS آموزش دیده ام و در حال حاضر مالک یکی از بزرگترین آموزشگاه های زبان مشهد هستم. در دومین شهر ایران، نام من تقریباً در تمام آموزشگاه های زبان معتبر و مطرح شنیده و یا شناخته میشه. نمیشه واژه IELTS، TOEFL، و GRE به زبون کسی بیاد و نام من از ذهنش نگذره و خدا می دونه پس از دفاع از پایان نامم، و شروع دوره دکتری، چه خواهم کرد!

 

حالا از شما میپرسم، بسیار خوب، حالا که چی؟ این یعنی من خیلی میفهمم؟ خیلی آدم خوبی هستم؟ اصلاً فهم، درک و شعور به تحصیلات و یا جایگاه اجتماعیه؟ خیر، به خدا که خیر. مطمئنم اگه خیلی از شما دوستان خوبم همین الآن اراده کنید تا رزومه ای از خودتون ارائه کنید، میتونید اطلاعاتی حیرت انگیز به معرض نمایش بذارید. دوستان عزیزم، بیاید بفهمیم، ما حق تحقیر، تمسخر و اهانت به دیگران رو نداریم. و با این کار، فقط و فقط باعث کوچک شدن خودمون میشیم. هیچ کس مثل حمیدرضا مورد اهانت و تهمت قرار نگرفت. و اون در عین مظومیت، با جوانمردی تمام به خاطر مصالح و جو حاکم سکوت کرد و حساب رو به کرم الکاتبین سپرد. اما از شما می پرسم؛ الآن حمیدرضا منفورتره یا محبوب تر؟ حمیدرضا محبوب تر از همیشست. الآن دوستانی که این کار ناجوانمردانه رو انجام دادند، مورد تحسین هستند یا مورد نکوهش؟ قطعاً مورد نکوهش. و این چیزی ست که کامنت ها، اس ام اس ها، زنگ ها و ایمیل های خیلی از شماها به من و حمیدرضا مؤیدش هست.

شاید اولین یا لااقل یکی از اولین اشخاصی که آماج حملات انقادآمیز و "توهین های متعدد" قرار گرفت، شخص من بود. اما من جز سکوت کاری نکردم. هرگز پاسخی ندادم، جز یک کامنت سرگشاده که در اون فقط کمی گله کردم. من نتیجه مثبت تصمیم رو دیدم. همان کسانی که به من توهین کردند، امروز از من عذرخواهی می کنند و این یعنی به اشتباه خودشون پی بردند. امروز، من از این سکوت راضیم.

 

و حالا روی صحبتم با همه دوستانی ست که کمتر در جریان اتفاقات بین اعضای تیم مدیریت هستند. فن کلاب ما دارای سه مدیر اصلی بود؛ حمیدرضا (مدیر ارشد)، سجاد (مدیر اجرایی) و من (مدیر محتوی). تمامی تصمیمات معمولاً بین ما 3 تا گرفته میشد و با مشورت هم فن کلاب رو به جلو میبردیم و پیشرفت های خیره کننده این مدت هم نتیجه همین ترکیب بود که تصمیمات منطقی میگرفت و بعد زحمات بی دریغ بچه های تیم بود که با جون و دل این تصمیمات رو اجرا می کردند. البته خیلی موقع ها خود این بچه ها هم تو تصمیم گیری ها دخیل بودند. دلیل موفقیت ما خیلی چیزها بود. قطعاً زحمات سجاد نقش خیلی بزرگی داشت. اما جالبه که کمتر کسی از نظرات حمیدرضا مطلعه. آدمای کمی می دونن که حمیدرضا اگه نبود، خیلی از تصمیمات اشتباه گرفته میشد، حمیدرضا اگه نبود تعداد "بسیار زیادی" از طرفداران که از سجاد و نحوه برخورد و نگاه بالا به پایین، تحقیرآمیز و رئیس منشانه اون زده شده بودند و تصمیم داشتند تا فن کلاب رو برای همیشه کنار بگذارند، هرگز آروم نمیشدند و برنمیگشتند، حمیدرضا با اون هنر نابش و شخصیت مهربونش اگه نبود، محبوبیت فن کلاب اینقدر نبود، حمیدرضا اگه نبود، کی می خواست با مسئولین عالی رتبه وزارت ارشاد ارتباط برقرار کنه و نامه رسمی دعوت از یانی برای اجرا در ایران با امضای این مسئول توسط من به مدیر ارشد برنامه های یانی تقدیم بشه؟ اما اینها از حمیدرضا ذکر نمیشه و به جاش یه نمودار ناقص و ناعادلانه میره رو سایت. میدونین چرا؟ 2 دلیل وجود داره. دلیل اصلی، بغض، کینه، و همون غرور و تعصبی هست که در ابتدای صحبتم گفتم. و دلیل دیگه هم اینه که "مدیر ارشد" مسئول گرفتن تصمیمات مهم و حیاتیه، مسئول جهت دهیه، مسئول برقراری هماهنگی بین اعضاست، نه گذاشتن مطلب روی سایت، نه ترجمه کردن متن، نه خریدن تی شرت و نه چک کردن کامنت ها... اگه بخوام باز هم از حمیدرضا بگم، خیلی خیلی حرف هست که میشه زد. اونوقت دوستان رفتن رو سایت نمودار درست کردن که کی چقدر فعالیت داشته. در حالی که اون نمودار ناقص به هیچ عنوان گویای فعالیت اعضا نیست و تقریباً فقط عملکرد ملموس و قابل مشاهده اعضا رو اون هم مغرضانه نشون میده و نه فعالیت فکری، تصمیمات مهم، مشورت ها، و ... جالبه که این نمودار حتی برای نشون دادن عملکرد قابل مشاهده اعضا هم به طور خیلی اتفاقی برای من و حمیدرضا ناقص هست!! آقا سجاد در لیست فعالیت های خودشون، دیگه سر سوزنی هم کم نذاشتند، اما نگفتند که حسین برای انجام مشورت ها و امورات فن کلاب معادل چندین روز مکالمه تلفنی با این و اون داشت. نگفتند که تا امروز بیش از 900.000 تومن برای فن کلاب خرج کرده (اصلاً کسی میدونه که محمدعلی پاسبان دوش به دوش من تو جشن تولد 2012 یانی و باز هم دوش به دوش من در تهیه هدایا برای دیدار ارمنستان بود و بیش از 200.000 تومن هم خرج کرد؟)، نگفتند یه سری تصمیمات محرمانه که فقط حمیدرضا و سجاد در جریانش هستند گرفت که بعضاً سرنوشت فن کلاب رو تغییر داد، نگفتند که چقدر وقت گذاشت و چه نامه های به تیم یانی زد، نگفتند که چقدر بین خود آقا سجاد و حمیدرضا میانجیگری کرد وقتی اختلاف نظر وجود داشت، کسی از فکر حسین، نظرات حسین، جرأت حسین، دوندگی حسین حرفی نمیزنه. ملاک شده یه نمودار که توش تعداد پست هایی که من گذاشتم رو میشمرن و هر چیزی که میشه دید یا لمس کرد رو. دوستان خوبم، اگه بخوام از لیست کارهای خودم هم تو این مدت بگم، باز حرف هست. اونقدری که سرتون رو بیش از الآن به درد بیارم. اما بسنده می کنم. خدا به همه ما کمی انصاف بده...

 

البته نظیر این دشمنی ها قبلاً هم بوده و این چیز جدیدی نیست. برای مثال جلوه دادن دستاورد بزرگ ما در دیدار ارمنستان با یانی بود. دیداری که توش آهنگ "مرغ سحر" به صورت زنده توسط هنرمند بزرگ اما متواضع شیرازی ما "آرش خادم" عزیز اجرا میشه. دیداری که توش تعداد هواداران اینقدر زیاده که کمتر فن کلابی این رو به خودش دیده. دیداری که توش هوادار، هوادار واقعیه نه مثل طرفدارای بعضی کشورها مثل ماست یه گوشه واسته و یانی رو فقط به خاطر شهرت و عکسی که باهاش میندازه بخواد. دیداری که توش هواداراش اشک میریزن و یانی دلداریشون میده! دیداری که توش هدایایی به یانی داده میشه که باز هم نظیرش هرگز نبوده مگر در دیدار دوبی که اون هم توسط فن کلاب خودمون و به نمایندگی من انجام شد. دیداری که توش یانی با شور و هیجان همه رو به آغوش میکشه. دیداری که توش حمیدرضا آهنگ First Touch یانی رو ماهرانه مینوازه و مدیر یانی تو ایمیلش میگه "یانی عاشق First Touch" اجرا شده توسط حمیدرضا در دیدار بود (حمیدرضا جان، فقط یه مدیر واقعی حاضر میشه به خاطر مصالح فن کلاب و برگزاری هرچه بهتر دیدار، از آرزوی دیرینه خودش بگذره. ازت ممنونم.) دیداری که ازش برای اولین بار بیش از 50 عکس میره رو صفحه رسمی Facebook یانی!!

اونوقت عده ای مغرض، ناآگاه و ... میان و میگن که دیدار ارمنستان بی نظم بود! بی نظم بود؟؟ به غیر از فن کلاب ما، دو فن کلاب دیگه هم بدون اطلاع ما یهو اومدن و اونجا شلوغ شد. مگه دست ما بود که اونا بیان یا نیان. تازه با وجود اون جمعیت بالا، همه چیز عالی اجرا شد. شما به شور و هیجان میگید بی نظمی؟ می دونید در جواب شما بزرگواران باید چی گفت؟ فقط باید سکوت کرد! چون جواب مغرضان، خاموشی ست!

 

گله مندم، گله مندم، گله مندم از زحمت کش ترین فرد فن کلاب. گله مندم از دوست خوبم، سجاد عزیز. سجادی که از لحظه اول در کنار حمیدرضا بنای ایجاد فن کلاب رو ریخت، زحمت کشید، زحمت کشید، زحمت کشید اما اشتباهاتی تاریخی انجام داد.

از شما میپرسم، تخصص من در مکاتبه نامه ها به زبان انگلیسی بالاتره یا سجاد؟ قطعاً من، چون این رشته و تخصص آکادمیک و اصلاً شغل من هست. اما چرا سجاد اصرار داشت تا تمام نامه ها رو خودش بزنه و ته نامه ها فقط نام خودش رو مینوشت؟ امروز خیلیا میگن سجاد می خواست تا نام خودش رو مطرح کنه و به هدفش هم رسید. هم بین بچه ها. و هم اینکه در دیدار، مدیر یانی خیلی چرب معرفیش کرد و یانی هم باهاش خیلی گرم برخورد کرد.

از شما میپرسم، چرا سجاد سایت رو به نام خودش ثبت کرد در حالی که حمیرضا گفت به نام من (مدیر ارشد) ثبت کن؟

از شما می پرسم، چرا سجاد نمی خواست تا اعضای سایت خیلی با هم ارتباط بگیرن و شماره تلفن ها و  ایمیل ها رو خیلی به سختی به دیگران میداد؟

از شما میپرسم، چرا سجاد میگه فلان فن کلاب هم وطن دشمن خونی ماست و ما باید ازشون پرهیز کنیم، اونوقت الآن میگه اونا خیلی گلن، خیلی خوبن و ما باید باهاشون تعامل کنیم؟ من و حمیدرضا که بعد از دیدار ارمنستان گلومون پاره شد از بس داد زدیم که بابا اینا آدمای خوبین و بیاید با هم یکی شیم. اما سجاد جان هی تلویحاً یا بطور واضح اذعان میکرد که به اینا اعتماد نداره. این چیزی جز بینش ضعیف یه مدیره که از همون اول تشخیص نداد اونها آدمای خوبین و تازه به این نتیجه رسیده؟

از شما میپرسم، سجاد چه حقی داشت که بدون خبر، حمیدرضا، دسترسی من و چند نفر دیگه رو به سایت محدود کنه؟؟؟!

فقط چون پسورد اصلی و بالاترین میزان دسترسی به سایت دستشه، تا دید نمیتونه نظرات ما رو تحمل کنه، ما رو از سایت انداخت بیرون. مدیران قانونی سایت رو بدون هماهنگی و پیش از برگزاری انتخابات جدید، از سایت بیرون کرد.

این چیزی جز دیکتاتوری و کودتاست؟

مدتی پیش با سجاد یک شب تا صبح صحبت کردم و گله هایی رو بهش داشتم و اون هم حرف زد. اعتراف می کنم که همه ما اشتباه داشتیم، همه ما. از جمله خود من. اما میزان اشتباهات ما و نوع اونها خیلی با هم فرق داشت و داره. امیدوار بودم تا اصلاحات خوبی صورت بگیره و دوباره شاید بشه با هم همکاری کرد و همه دور هم برای یک عشق مشترک فعالیت کنیم. اما با رونمایی از اساسنامه جدید و اصرار به غرض ورزی ها، دیگه حجت تمام شد...

 

در روزهای آینده با حمیدرضا، و خیلی های دیگه مشورت خواهیم کرد، جلسه خواهیم داشت تا به تصمیمی منطقی برسیم. خبرهای تازه بر روی همین وبلاگ اعلام خواهد شد. از پرچونگی خودم و گرفتن وقتتون متأسفم و عذرخواهی می کنم و از صبوری و حوصلتون سپاسگذارم. شما رو موقتاً به خدای بزرگ میسپارم.

 

v     پی نوشت 1: ببخشید اگه تو مطالبی که بیان کردم، انسجام خیلی دیده نمیشه. با آشفتگی ذهنی که داشتم، سعی کردم بالاخره یه جوری حرفام رو بزنم. به بزرگواری خودتون ببخشید.

v     پی نوشت 2: دگراندیشان عزیزم، تو این وبلاگ کامنت ها باز هست. نه فیلتر میشن و نه پاک. پس هر چی دلتون می خواد بیاید و باز هم توهین کنید. این بار من هم می تونم سیبل خوبی برای نشونه گرفتن باشم.

v     پی نوشت 3: در حالی که در حال گوش دادن به آهنگ Farewell هستم، تمامی خاطرات خوب گذشته را مرور می کنم و با امید به آینده فکر می کنم.

 

تشکر از حمیدرضای عزیز، دوست و برادرم که اجازه داد تا حرفهای من از این تریبون به گوش شما برسه.

 

"ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت."شهید بهشتی

 

"والعاقبه لاهل تقوا والیقین" 


حسین

12 مرداد 1392، 01:25 عصر

نظرات 29 + ارسال نظر
nbdlyxTUH شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 08:10 ق.ظ http://cashadvances2017.com

direct payday loan lenders <a href="http://cashadvances2017.com"> legitimate payday loans online no credit check</a> &lt;a href=&quot;http://cashadvances2017.com&quot;&gt; payday loan&lt;/a&gt; <a href=http://cashadvances2017.com>online payday loan</a> how do payday loans work

محمد جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:48 ب.ظ http://www.Yanni-iran.blogfa.com

سلام...اول خیلی ممنونم از محمد رضای عزیز بابت کامنت عاطفی زیبای خودشون.
همین الان خبر رسید شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه ای رو تصویب کرده و خوستار صلح بین دو طرفین شده..
یک حرف با علی اقا دارم... سلام.حال شما.... هیچ کدوم از افرادی که اینجا هستند نه گول خوردند نه کوته فکر هستن... این ها همه دوستان ما هستند..من نمی دونم رابطه دوستی در شما چه معنی داره..ولی برای من خیلی معنی داره... اینکه از نام پلیس فتا و سپاه سوء استفاده اصلا درست نیست... چون اشنا دارید نباید سوء استفاده کنید...اگه اینجوریه ما هم کسی داریم که فرمانده ارشد سپاه رو با تلفن می تونه عوض کنه... در کل اگه اتهامی هست باید ثابت بشه وگرنه هیج فایده ای نداره.. در ضمن افرادی باید بیاننظر بدن که موسسان سایت هستند مثل سجاد.حمید.فرید و....این که بیایم بگیم آبروی شخصی رو از لحاظ اخلاقی ببریم شایسته فرزند یک پاسدار نیست... که با این روش بیاد تخریب کنه... از لحاظ شرعی - انسانی - دوستی - اینکار جایز نیست...
ما خواستار آرامش هستیم ..نه جنگ...

محمدرضا جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:51 ق.ظ

سلام دوستان. راستش من قصد نوشتن نظر و گفتگو نداشتم . مدت زیادیه که درگیر فعالیت ها نمیشم احتمالا به همون علتی که مرتضی عزیز و بی همتا و سایر دوستان قدیمی من تو وبلاگ کوچیک ولی دنج طرفدارای یانی تو پرشن بلاگ رو از این امور دور کرده ( شروع مسئولیت های زندگی و ..) البته همیشه درجریان اتفاقات بودم و همیشه به سایت سر می زدم . این بار هم فقط به خاطر درخواست دوستان مزاحم میشم . کمی از گذشته میگم !.. البته شیرین تر از اونه که بخوام با رج زدنش تو امروز تلخش کنم . بحث بود اختلاف بود ولی همه میدونستن داستان چیه .. بیرونه مرورگر و مانیتور و جمعیت طرفدار ,من بودم و یه پادگان .. یکی بود و تنهایی هاش و یکی که خیلی سرش شلوغ بود و خیلیای دیگه که میدونستن فرق بیکاری و باکاری چیه ! و البته واقعیت زندگی و موسیقی یانی که عجیب نقش شارژر رو بازی می کرد .. یادمه اون روزا یه بار که پشت بند پوسترها کاریکاتور یانی رو کشیدم چه بلوایی به پا شد .. یادمه نگین چه کامنتی صادر کرد و باقی بچه ها یکی در میون یا لودر میشدن رو قلمم یا با کاتیوشا میزدن تو برجکم یا برعکس یه تعریف جانانه میذاشتن تنگ کامنتشون .. یاد همشون بخیر ..به هر حال بیشترمون میدونستیم داستان چیه .. نه اونقدر ارزش داشت که یادمون بره ارزش سلام رو و نه اونقدر بی خیالی بود که خیال چیز دیگه به سرمون بزنه.. یه سانتورینی بود و یه خیابون تا ابد مواج و یه فلیتسا برای یادآوری لبخند مادر... یادمه داغون داغون که از پادگان برمیگشتم جفت پا با پوتین! می پریدم پشت اینترنت نفتی خونه تا ببینم این چند روز که نبودم چه خبر شده از یانی و بچه ها ... خلاصه یه وضعی القرض نه قصد فصل الخطاب دارم .. نه قصد افشاگری !خدا شاهده من یه چیز از یانی یاد گرفتم اونم اینکه یه بچه دهاتی تو یونان میتونه وارد قلب خیلیا تو دنیا بشه .. پس چرا من یه ستایشگر باقی بمونم .. اون تونست چون به به ماه نگاه کرد نه به انگشت اشاره ... در تلاشم نمیبینم که این قدر تاثیرگذار بشم ولی به امید اون روز هر روز بیشتر تلاش میکنم تا رویای خودم محقق بشه که خیلی بیشتر از ملاقات و ستایش کسیه که به من میگه رویاهای خودت رو پیدا کن و میخواست که کالاماتا رو با اسم اون پیدا کنن .. اون دهکده ش رو به اندازه ی یک جهان وسعت داد اما اکثر ما حتی نمیتونیم اتاقمون رو تحت تسلط داشته باشیم! قصد پرچونگی اینکه منه محمدرضا سالهاست موسیقی یانی رو دوست دارم و به شخصیتش احترام میذارم و البته به خاطر علاقه به شخصیتش هرگز ازش مقام بزرگ و عظما نمیسازم تا در نظرم با اشتباهی بشکنه .. به عنوان یک دوست قدیمی ازتون میخوام بس کنید . باور بفرمایید یه وبلاگ کوچیک سه در چهار گرمی بیشتری داشت ازین جمع عریض و طویل مقام و منسبی ارشد و مرشدی. به خدا خبری نیست .. باور کنین خبری نیست. حواستون هست شدیم کعینهو مصر و سوریه ؟! بذاریم از موسیقی لذت ببریم .. خدا به سر شاهده کافیه چند دقیقه تو خلوت به این پروسه فکر کنیم تا خندمون بگیره .. همه اشتباه کردیم ... که گذاشتیم به اینجا برسه ..کم و زیاد تو این وسعت از خرابی حکایت نجس شدن دریا با یه دبه تیزابه .. کم و زیاد نکنین .. همه با هم بدلحنیم .. دوستانه رفاقت کردن رسم آسونی نیست ... ولی میتونیم که به هدف رفاقت کنیم .. یادمه هدفمون که مشترک بود .. پرچونگی بنده رو ببخشید .. اگر پایان این داستان خاموشی این دو سال و اندی تو آی اف سیه و پشت بندش ادامه روند طبیعیه زندگیه که انشالله همه تو زندگی موفق باشیم و یانی هم به دوران خلاقیتش سری بزنه و البته به نزدیک ترین شهر ما .. اگر هم کمی میل به واقعیت داشتیم باور بفرمایین ماهی رو هر وقت از آب بگیرین در عین اینکه می میره ولی خب دیگه .. تازست ... اگه تمایل به بازسازی اوضاع و تلاش برای لذت بردن از موسیقی دارین من یه سری راهکار تو ذهنم وول میخوره که به خلوص نیت کمی نزدیکه برا تلاش دوباره در غیر اینصورت باور بفرمایید هرگز لذت گوش سپردن و نگاه کردن به موسیقی یانی رو با سیاسی بازی و در نهایت دور شدن ازش عوض نمیکنم . همگی موفق باشین دوستان همیشگیه یانی

ramin پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:57 ب.ظ

این اومده اینجا چی چی میگه واسه خودش ؟؟؟؟؟
این همه وقت اونقدر ظاهر نشده که دیگه داشته از اذهان همه پاک میشده بعد تا دعوا شده سر و کلش پیدا شده و اومده از آب گل آلود ماهی میگیره و نقش یک دوست دلسوز رو برای آقای ایکس بازی میکنه
نکنه اون ایمیل رو سجاد صرفا برای خودش ساخته بوده ؟؟؟ اگه اینطور بوده پس چرا از نام یانی ایران استفاده کرده ؟؟؟؟ مگه حمید مدیر ارشد فن کلاب نبوده ؟؟؟؟ مگه حمید روی اون ایمیل مدیریت نداشته ؟؟؟

در ضمن برو بگو سجاد خودش بیاد درباره مسائل مربوط به خودش حرف بزنه سخنگو نفرسته
اصلا تو این وسط چی کاره ای ؟

علی (مدیر صفحه فیسبوک یانی) پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:56 ق.ظ

بخشی از تصاویر فعالیت های مشکوک بر روی اکانت گوگل یانی ایران ثبت شده توسط گوگل

http://img.ir/VzY.png
http://img.ir/TzY.png
http://img.ir/RzY.png
http://img.ir/SzY.png
http://img.ir/PzY.png
http://img.ir/QzY.png

باز هم تهمت ؟ آخه چرا؟ شما که قصد نداری وقت خودتو توی این وبلاگ هدر بدی، چرا میای کامنت میزاری؟
http://s3.picofile.com/file/7883999244/sajjad_pass_ifc.jpg
تاریخ ایمیل رو بخونید. جالب اینجاست که سجاد ، رمز ایمل تیمی yanni-ifc رو به حسین هم داده طبق عکس . من مدیرارشد بودم، حق داشتم رمز رو به دلیل مسائل امنیتی عوض کنم یا نه؟ میخوای چیو ثابت کنی؟ میخوای بگی من آدم بده هستم؟ باشه اصلا من آدم بده. چرا اعصاب بچه ها رو هرروز میای اینجا و بهم میریزی؟ چه پدر کشتگی با من داری؟
روت میشه توی صورت من نگاه کنی؟ بخدا این رفتارها زشته. 2 سال پیش هم سر یه سری مسائل همینجوری بحث میکردی. منو تهدید کردی که سایت YANNI-IFC رو خراب میکنی. یادت میاد؟ اون موقع هم به من توهین کردی. اگه یادت نمیاد تا ایمیل هایی رو که به من میزدی ، نشون بدم تا یادت بیاد. دیگه اینجا نیا و کامنت نزار و اگه هم اومدی ، اعصاب بچه ها رو بهم نریز . ما کاری به شما و سایت YANNI-IFC نداریم.

hadi چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:41 ب.ظ

با سلام خدمت همه ی دوستان عزیز
بعد از تقریبا یکسالی که درگیر کنکور بودم بالاخره فرصت پیدا کردم که دوباره خودمو در جریان اتفاقات ریز و درشت فن کلاب قرار بدم و بعد از خوف و بهت در مراجعه ی اولیه تصمیم گرفتم تا کاملا مطالب رو بررسی کنم و به همین دلیل تقریبا یک ماهی هیچ نظری ندادم!ولی الان با علم به کامنت ها،اساسنامه ها،نحوه ی ارزیابی افراد،شیوه ی مدیریت سایت،طرز بیان و ...احساس می کنم که به شدت به حمید رضای عزیز ظلم شده و هر چند مطرح کردن عبارت دو جبهه در طرفداران یانی چندان خوشایند نیست ولی باید بگم که من جبهه ی طرف حمید رضا رو در این جریانات کمتر مقصر می دونم!
در انتها از حمیدرضای عزیز یک سوال داشتم و اون هم اینه که الان برنامه ی شما برای ادامه ی مسیر چیه؟
با تشکر

با سلام.
ایمیل خود را بررسی نمایید

ramin چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:32 ق.ظ

واقعا چقدر این کار ناپسنده یه نفر بیاد اول با نام خدا و استفاده از جملاتی مثل "هو العزیز "و ... حرفش رو شروع کنه و بعد آبروی یه نفر رو بریزه و تهمت بزنه و بعد آخر پیامش بنویسه "والعاقبة للمتقین" !!!!
متقین و با تقوایان از اولین اصولی که بهش پایبند هستند این هست که آبروی برادر دینیشون رو در مله عام نبرن !

علی (مدیر صفحه فیسبوک یانی) چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:09 ق.ظ

هوالعزیز

باید بگم بنده قصد ندارم که با هدر دادن وقت و خود در این وبلاگ با افراد فریب خورده و کوته فکر هم کلام شوم.
فقط در جواب محمدعلی پاسبان و درهمین حد بگویم که شما فکر کردی که بنده بدون بررسی کامل و مشورت با وکیل معتمد و جلسه با یکی از مسئولین ارشد پلیس فتا مطالبم رو اعلام کردم؟! شما بیشتر اسباب خنده ی ما را فراهم نمودی! :)

والعاقبة للمتقین

ramin دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:03 ب.ظ

دیگه هر چی بوده با واکنشی ناپخته تموم شد رفت ... مشکل اینجاست که آدم چیز ساده ای مثل فن کلاب رو که بیشتر جنبه تفریحی داره این قدر جدی بگیره و بابتش یه همچین دعواهایی راه بندازه ... گویا یادش رفته که فن کلاب یه تفریح بیش نیست و احتمالا مدیریت فن کلاب رو مثل مدیریت یک کمپانی مهم و بزرگ می دیده !

محمد دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:00 ب.ظ http://www.Yanni-iran.blogfa.com

تجربه ثابت کرده به من که در مذاکره..انتقاد یا هر چیزه دیگه ای با هر کسی باید با زبان خوش رفتار کنی.. اون روز نباید در صحن سایت اون کلمات گفته میشد..باید خیلی محترمانه و در فضای خوب...هر چیزی کاری ندارم درست یا نادرست ...چون مجرم نبود ..مورد اتهام بود..برای همین نباید اون طور آبروی اون شخص ریخته میشد.. آبروی اون شخص برده شد..بعد نباید انتظار داشته باشی اون شخص بیاد بگه عزیزم.فدات شم...بازم توهین کن... اگه میخوای توهین هاتو شیر هم کنم !!!! این قانون دیپلماسیه..الان ایران بره مذاکره با آمریکا...با این که با آمریکا دشمنشه ولی حق نداره بد صحبت کنه یا کنایه بزنه...
خدا می دونه دارم این حرف ها رو بدون طرفداری از کسی میگم
من مطمئنم اگه اون کامنت های اون روز نبود الان این طور نمیشد

ramin دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:49 ب.ظ

ولی من فکر میکنم که با توجه به روحیات این شخص و حرفایی که خودش به من زده ما در هر صورت دیر یا زود باید منتظر این اتفاقات میبودیم !‌
خود من پشت پرده و نه در فضای عمومی باهاش بحثم شد بلافاصله زد اکانتمو عادی کرد ! بعد گفت که تو در اون موقع کنار رفته بودی و بازنشسته شده بودی و من حق داشتم ساده کنم و از این حرفا ! ولی من بهش گفتم درست ! تو شاید حق داشتی اکانتم رو ساده کنی ولی وقتی از روز اول کناره گیریم ساده نکردی و مدتها اکانتم مدیریت بود و دقیقا بعد از جر و بحث این کارو کردی این چه معنی ای میتونه داشته باشه ؟؟؟؟؟؟ قضاوت با شما !

مسئله اینه که طرف گفت حرف حرف من باید باشه ! هر کی میخواد بخواد هی کی نمیخواد نخواد ! والسلام ... !

محمد دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:39 ب.ظ http://www.Yanni-iran.blogfa.com

من گفتم اگه اون کامنت ها اون روز زده نمیشد میشد با دیپلماسی حل کرد.... وقتی حرف هایی زده شد..چه راست چه دروغ وقتی که خواننده میدید دارن به اون فرد توهین میشه.. اون فرد هم واکنش نشون داد.. طبیعی هم بود... چون داشت متهم میشد

ramin دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:34 ب.ظ

محمد برو ببین ریشه مشکلات کجا بوده ! این درست نیست آدم با حرفای کلی و شعار گونه بخواد همه رو مقصر کنه تا به اون فرد خاص اشاره نکرده باشه و نه سیخ بسوزه نه کباب !
کی گفته حالا چون یه سایتی بوده که برای اهداف و آرمانهای دوستانه و عشق و از این حرفا بوده پس باید یه نفر تو اون سایت بتونه به همه توهین کنه و بقیه هم عزت و مزلت شخصشون رو نادیده بگیرن تا در ظاهر فضای محبت آمیز پوچ سایت حفظ بشه ! و همه فیلم بازی کنن و تظاهر کنن !
این طرز حرف زدن های شعار گونه و دیپلماتیک وقتی به کار میاد که امیدی به اصلاح اون فرد باشه نه الان !‌ بله این بحثا میتونست ایمیلی و تلفنی باشه ولی وقتی آقای ایکس میاد عملا دیگران رو در سایت خلع مدیریت میکنه ! دیگه یعنی تلفن و ایمیل براش کشک بوده ! به قول تو اونقدر از روز اول جان جان کردیم ولی نمیدونستیم بعضیا شاید جنبه این رفتار رو نداشته باشن !

محمد دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:14 ب.ظ http://www.Yanni-iran.blogfa.com

سلام..
دوستان چرا این قدر به پرو پای هم میپیچید؟؟ شماها از اول فن کلاب هم با هم مشکل داشتید.... فقط جلوی هم جان جان می کردید.دلیل نیامدن یانی به ایران رو میشه در کالبد صحبت های شما جست و جو کرد.. برای چی؟ مسئله ی ملی درمیونه؟اگه هست به ما هم بگید.. این جور بحثا هیچ فایده ای نداره... می خواین جدا بشین خب بشین... اینقدر آبروی همو نریزید...

این بحث ها خیلی بهتر میشد که حل بشه..ولی با جرقه ای که توسط یکی از دوستان خوبم زده شد تبدیل شده به آتش بزرگی که بقیه به جای خاموش کردن دارن روش بنزین میریزن..اون حرفا می تونست تلفنی یا ایمیلی گفته بشه و حل بشه یا حل نشه.....ولی با گفتنش در ملا عام باعث تشنج شد...

من با بهنام مشفقی موافقم... هدف من از اول اطلاع رسانی در مورد یانی بوده الانم هست. الانم تو هر سایتی اسم یانی باشه منم توش هستم

ramin دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:08 ب.ظ

علی جان !
من دیگه حال و حوصله جواب دادن به کامنت های پوچ تو رو ندارم ولی تو هم باید حواست باشه به جملاتی که به کار میبری !
جدا از تکرار اتهاماتی که بدون هیچ مدرک علیه یک انسان مطرح میکنی جدیدا هم وارد فاز تهدید شده ای و حتی در این راه از بی احترامی به ارگان بزرگی همچون سپاه پاسداران هم دریغ نکردی و لازم میدونم در این باره بهت تذکری رو بدم !
کامنتت رو خوندم و از دید یک مخاطب معمولی اگه بخوام بگم باید بگم با وجود اینکه شغل پدر در مسائل قضایی تاثیری نداره ولی تو در اون کامنت بر شغل پدر (فرمانده سپاه) تاکید کردی و این حرف این منظور رو در اذهان مخاطبان تداعی میکنه که گویا چون پدرت در سپاه هست میخوای طرف مقابل رو بترسونی و بگی چون ایشان در سپاه پاسداران هستند پس در مسائل حقوقی قانون رو میتونی دور بزنی و از جایگاه ایشان سوء استفاده کنی ! خب این کار تو اول از همه یه توهین بزرگ به سپاه پاسداران و تمام سپاهیان عزیز بود و با این کارت به شان و منزلت این عزیزان خدشه وارد کردی !
حالا اگر پدرت وکیل بودن و مربوط به مسائل قضایی بودن شاید اشکال نداشت دربارش بگی ولی وقتی روی "سپاهی بودن" ایشان تاکید میکنی به نوعی سپاهیان را داری به سوء استفاده از پست و مقام متهم میکنی و این یک توهین به سپاه پاسداران هست .

محمد علی دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:06 ب.ظ

ضمنا در موردی استناد کردی به ماده 1 قانون جرایم یارانه ای باید بگم که فقط موجبات خنده ما روو فراهم کردی چون اصلا امکان استناد به اوون ماده نیست و قطعا نشون دادی هیچی نمیفهمی...
ماده 1 این قانون میگه: هرکس به طور غیرمجاز به داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی(منظور دولتی است !!) که به‌وسیله تدابیر امنیتی حفاظت‌شده‌است دسترسی یابد، به حبس از نود و یک روز تا یک‌سال یا جزای نقدی از پنج میلیون ریال تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهدشد.
علی جان نشر اکاذیب,تهدید به هتک حیثیت و آبروی افراد در فضای مجازی مجازات های خاص خودشوو داره که توجهت روو به ماده های 16 و 17 قانون جرایم یارانه ای جلب میکنم...
برادر من علی عزیز و دوست من:
برای عمل سجاد مبنی بر اقدام به انتشار کامنت شما در فن کلاب یانی که مستندات آن در دست رس هست هم میشه خییلیی شیک به ماده 19 (ق.ج.ر) استناد کرد...
در حوزه تخصص خودت فعالیت واضحار نظر کن !!!

محمد علی دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:17 ق.ظ

علی عزیز:
بنابر ماده ی 697 و 698 قانون مجازات اسلامی و تبصره ماده ی مربوطه ماده 697 , مجازات اعمال و رفتار اخیر شما,حداقل تحمل 74 ضربه شلاق و تحمل 1 ماه تا 1 سال حبس و حداکثر 2 ماه تا 2 سال حبس یا یکی از آنها بر حسب مورد خواهد شد.
به ما یاد دادن معمولا کسی که دستش به هیچ جا بند نیست و ترسیده اقدام به تهدید میکنه...
همه منتظریم جواب قانون روو ببینیم,بلاخره یا به نفع حمید یا به نفع شما...
به زودی معلوم میشه...
میخواستم توضیحات بیشتری نسبت به ادعا های شما بدم با توجه به تخصصی که در موضوع مطروحه دارم ... ولی ترجیح میدم نتیجه کار روو در جلسه پایانی دادرسی متوجه بشی نه الان !!!
واسه عمل ننگین تهدید حمید توسط شما ,میشه به راحتی به ماده ی 669 ق.م.ا استناد کرد ...
ومن الله التوفیق !!!!

فرزانه دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:28 ق.ظ

مثل اینکه دیگه سکوت کردن و محترمانه حرف زدن فایده ای نداره !
آقایون بس نیست؟؟
حمید بس نبود حالا بیراه گفتن به حسین هم شروع شد ؟؟
بله ما ساده لوحیم، ما همه ساده لوحیم که گول ظاهر خوب و نجیب امثال شما رو میخوریم و نمیدونیم در باطنتون چه خبره !!
به چه حقی به خودتون جرئت میدین اینطوری صحبت کنید؟ چون تو سپاه پاسداران آشنا دارین؟؟ همینطور هر صفتی که به دهن مبارک میاد نثار میکنین و بعد دم از اخلاقیات میزنین؟ ما رو از سپاه پاسداران می ترسونین و ترسی از خدا ندارین ؟؟؟

اینجا مگه دادگاه رسیدگی به اخلاقیاته که جرائم میشمرید؟؟ این چیزا چه ربطی به فن کلاب و فعالیتهای مربوط به فن کلاب داره؟؟ اگر تمام این چیزایی که گفتین حقیقت هم داشته باشه ضرر و زیانش فقط به خود شخص مربوطه، ولی جار زدن این چیزا که صحت و سقمش هم مشخص نیست توی یک فضای عمومی ضایع کردن حق الناسه، شما که مبادی آداب هستین باید بدونین این چزها رو! مگر اینکه برای تهدید و به خاک سیاه نشاندن ما (!) دستاویزی جز این چیزها نداشته باشید.
توی سایت شروع شده به شمردن فعالیتهای افراد برای اینکه ببینیم کی بیشتر کار کرده و هرکی بیشتر کار کرده پس میشه مدیر سایت که من دربارش کلن سکوت میکنم ، اینجا هم شمردن ناهنجاریهای اجتماعی! برای اینکه ملت بفهمن شما خوبین ما بد!

چند وقته اعصاب برای هیچ کس نمونده، تمام این آرامشی که از یانی گرفته بودیم و تمام خوشی های دیدار و سفر ارمنستان رو نابود کردید برای ثابت کردن چی؟ این که ما صلاحیت نداریم و شما دارید؟ خب نوش جان، اسم تمام افراد فاقد صلاحیتی چون مارو از سایتتون حذف کنید و به راه خوب خودتون برید و بیشتر از این به این مسخره بازیها دامن نزنید.

در مورد اخلاقیات ما " خدا " رو فراموش کردیم و در مورد این گردهمایی و امور فن کلاب " یانی " رو . ما مردم فقط عشق حاشیه ایم و ترسناک!

Hooti دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:05 ق.ظ

بعضی ها حرف های نسنجیده ای می زنند که دیگران دهنشون
انصافا یه نگاه به رفتار حمیدرضا بندازید. یادتون میاد حمیدرضا در ارمنستان چطور با همه ما رفتار کرد و آخرش گفت: از اینکه بچه ها تونستند یانی رو ببینند، خوشحالم.
بعد از قطعه first touch وقتی یانی رفت و... بیشتر از این یادم نمیاد. فقط به حمید خیره شده بودم و برای رویای 18 ساله اش گریه می کردم.
چطور از بعضی حرف ها و تهمت ها خجالت نمی کشیم. با بیانات آقای سادات طلب من دیگه از روی حمیدرضا خجالت می کشم. حتی الان هم هیچی در جواب تهمت های این آقا نگفت و خندید. به ظلم بعضی ها خندید.
حمیدرضا جان، مطمئن باش نتیجه فداکاری کردن و از خودگذشتگی، این تهمت ها و توهین ها نیست.
ما در سپاه پاسداران کسی رو نداریم اما یه خدا داریم که شاهد و ناظر بر همه چیزه. خودش میدونه کی آبروی بنده اش رو بریزه و کی جمع کنه.
قلبا دوست داشتم از زحمات سجاد دفاع کنم اما با یک دنده ای که داشت، نشد. اشکان هرچی زور زد که یک چت بین مدیرها بذاره که اون هم نشد.
Humanity! کسی اینجا معنی این کلمه رو بلده؟؟(یانی زیاد اسمش رو آورده) آقای سادات طلب شما بلدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حمیدرضا دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:16 ق.ظ

علی (مدیر صفحه فیسبوک یانی) دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:59 ق.ظ

هوالعزیز

در ابتدا و در اشاره به بیانات گهربار آقای بخشایی باید بگویم که بنده به هیچ وجه تا این حد توقع دروغ پردازی و ساده لوحی را از ایشان انتظار نداشتم و این رویکرد ایشان را نمایانگر کم خردی و بی توجهی به جایگاه خویش می دانم. امید است خدایش هدایت فرماید.

اما در مورد صحبت های تحدیدآمیز جناب حسنخانی عرض می کنم که اگر همچین غلطی از ایشان سربزند بنده با جدیت کامل و از طریق قانونی با کمک پدرم که فرمانده عالیرتبه سپاه پاسداران هستند با تشکیل کیفرخواست و بازکردن پرونده قضایی برای تک تک جرم های مرتکب شده توسط ایشان، ایشان و همراهانش را به خاک سیاه خواهم نشاند.

جهت اطلاع بنده آشنایی کافی با احکام کیفری در حوزه های اخلاقی و جرائم رایانه ای دارم و یاید اشاره کنم که موارد متعددی از فعالیت های مجرمانه جناب حنسخانی در حوزه های مختلف با اسناد مستندل، محکمه پسند و شواهد کافی آماده ارائه به محاکم قضایی می باشد.

از آن جمله می توان به اقدام به سرقت اکانت جی میل فن کلاب یانی که قانونا متعلق به سجاد می باشد اشاره کرد که البته خوشبختانه با پیگیری های به عمل آمده با تیم پشتیبانی گوگل این اکانت بازگردانده شده و به صورت تمام و کمال اطلاعات ایمیل و شماره تلفن همراه سارق یعنی جناب حسنخانی در لاگ های اطلاعات تفصیلی این اکانت به صورت مستدل ارائه شده است. در همین یک مورد بنابر ماده اول قانون جرائم رایانه ای مصوب ۱۳۸۸ مجازات این عمل تحمل یکسال زندان و پرداخت ۲ میلیون تومان خسارت خواهد بود.

همچین برای آگاهی برخی از دوستان براساس قانون مجازات اسلامی حکم نگهداری و شرب خمر ۸۰ ضربه شلاق و حکم روابط نامشروع با نامحرم ۱۰۰ ضربه شلاق می باشد.

فعلا از بیان ادامه موارد چشم پوشی می کنم.

والعاقبة للمتقین

ramin دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:21 ق.ظ

دوستان من هم جدیدا اون نمودار رو دیدم و بسی خندیدم به این مقایسه ناشیانه یا مغرضانه که فقط تعداد نوشته های اشخاص در اون مقایسه شده بود حالا اینکه اون مطالبی که هر کس گذاشته چی بوده و چقدر براش زحمت کشیده شده بوده و سطح کیفی هر مطلب چقدر بوده گویا اصلا مهم نیست !!!!! ... مثلا شما فرض کنین یه فیلمساز 20 تا فیلم کوتاه 5 دقیقه ای بسازه و یه فیلمساز دیگه دو تا فیلم بلند اکشن بعد فیلمساز اولی بگه تعداد فیلم های من بیشتر از فیلمساز دومی هست فیلم کوتاه کجا ! فیلم بلند اکشن کجا !

Ashy یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:17 ب.ظ

درود و صد درود خدمت همه دوستان عزیزم ...

از طرفی حرف زیاده و از طرفی نمیدونم چی باید بگم یا از کجا شروع کنم...
از بعد اون تهمت های عجیبی که به حمید عزیز وارد شد ، ترجیح دادم تا اینجا چیزی نگم اما شخصا با حمید مکاتبه کردم و در این زمینه صحبت هایی داشتم تا در مورد خیلی چیزها روشن بشم...

متاسفانه این روزها کمتر کسی پیدا میشه که در ازای این تهمت ها ساکت بشینه و شخص اهانت کار رو به خدا بسپاره ، اما حمید عزیز در کمال آرامش بعد از انتشار متن حاوی تهمت ها ، این کارو انجام دادن و از پاسخ و ایجاد تشنج جلوگیری کردن که این از نظر من کار بسیار شایسته ای بود .

اوایلی که این مشکلات پیش اومد تلاش کردم هر طور که هست دوباره رابطه ها رو جوش بدم یا حتی همه بچه ها از همه چی با خبر شن در یک جلسه آنلاین اما متاسفانه در هماهنگی این جلسه به دلایلی موفق نشدم و هنوز هم از دوستان عزیزم میخوام اگر براشون مقدوره این جلسه صورت بگیره تا بصورت زنده صحبت هایی انجام بشه و ابهامات رفع بشه ، بلکه همه بتونن تصمیمات درستی بگیرن..
مشخصا من هم با دیدن عنوان "حمید" عزیز در سایت تعجب کردم و برام خیلی مبهم بود این عنوان!

تو این مدتی که من در خدمت دوستان بودم ، زحمات همه دوستان رو دیدم اما متاسفانه جوی بوجود آمد که برخی از دوستان شروع کردن به مقایسه سطح فعالیت ها در سایت یا فن کلابی که مالک اصلی اون شخص " یــانی " است.!!
منم حرفای زیادی برای گفتن دارم اما ترجیح میدم اونارو طی یک جلسه با دوستانم مطرح کنم
حسین و حمید عزیز لطفا اگر براتون مقدوره جلسه ای رو ترتیب بدین تا در اون بشینیم و با هم صحبت کنیم تا هر چه زودتر مشکلات بوجود آمده لا اقل کمتر بشن!
فقط خواهش میکنم یادمون نره اگر طرفدار واقعی یانی هستیم ، ی ذره از رفتار و منش یانی رو در خودمون زنده کنیم.
ببخشید زیاد حرف زدم

حمیدرضا شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:05 ب.ظ

با سلام.
از همه دوستان عزیزم متشکرم که همراه و همیار من هستن. همتونو دوست دارم. از حسین عزیزم هم بینهایت متشکرم. حسین داداش من هست.
منم مثل هوتن میخوام که اسمم و کلا کلمه کاربری که با اون وارد سایت میشدم، حذف بشه. اسم و عکسم باید از قسمت "درباره ما" ، جایی که نوشته شده نویسنده افتخاری ، حذف بشه.
راستی بهنام جان، اگه به شما هم تهمت میزدن و توهین میکردن، باز هم آروم مینشستی؟ اما من آروم بودم و همه رو به خدا واگذار کردن.
واسه این توهین ها و تهمت ها هم از طریق قانون اقدام کردم که تا یک ماه آینده ، انشاالله شاهد نتیجش خواهین بود. فقط زمان میبره.

جا داره اینجا از حسین،مرضیه،فرزانه،هوتن،محمدعلی،رامین،اشکان و... که توی این مدت همراه من بودن، تشکر کنم.
دوستون دارم چون یانی رو دوست دارین!

بهنام مشفقی شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:29 ب.ظ

با سلام خدمت همه دوستان و عاشقان یانی
در این مدتی که گذشت ترجیح دادم که سکوت کنم و اصلا دوست نداشتم وارد این بحث ها بشم. دلیلش هم برام کاملا روشن بود.
این موضوع و این اختلاف ها که وجود داره اصلا برای من موضوعیت نداره. نمیتونم بپذیرم که فن کلاب های دیگه دارن چه قدر ساده و مفید و مختصر کار میکنن و فن کلاب ما به این وضع در اومده باشه.
اصلا هدف از به وجود آمدن فن کلاب چی بود؟
جز اینکه فن کلاب پلی باشه بین یانی (تیم یانی) و هواداران؟
جز اینکه مطالب و گزارشات و اخبار یانی توسط فن کلاب ها در اختیار عموم طرفداران اون کشور به زبان رسمی همون کشور قرار بگیره؟
در حالی که الان یانی در آرامش هست و مشغول کاراش برای کنسرت ها و آلبومش هست ما داریم میزنیم تو سروکول همدیگه.
شدیم کاسه داغ تر از آش!
حالا خوبه همه اینجا ادعا میکنن که عاشق یانی هستن. با اینکه همه عاشقن وضع شده این. وای به حال اینکه ... X_X
من ترجیح میدم که تمرکزم و فکرم رو به آینده یانی، کنسرتهاش، آلبومش و ... معطوف کنم تا این مسائل پوچ و بی ارزش!
(البته از نظر من پوچ و بی ارزشن. واسه خیلی ها شده شب و روزشون)
خدمت به یانی و هواداران یانی برای من از همه چیز ارزشش بیشتره.
این اولین و آخرین حرف من کلا در این بحث ها بود.
همیشه موفق و پیروز باشید
بهنام مشفقی

Hooti شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:49 ب.ظ

سلام به همه عاشقان و دوستداران یانی
حسین عزیز یک بند از رزومه ات رو نگفتی: در قلب خیلی ها جا داری به خصوص این حقیر
اسم niki nana رو که اصلا...
به قول محمدعلی عزیز تمام این حرف ها تکراری شده.
من با هیچ کس دشمنی ندارم. شاید از تاثیرات موسیقی یانی باشه ولی جالبه که نمیتونم از کسی متنفر باشم و همه رو در حد های مختلف دوست دارم و محترم می شمرم.
سجاد عزیز و دوست خوبم، اگه یه حساب سرانگشتی کنی میفهمی که چطور تمام زحماتی که خودت کشیدی (زحمات بقیه بچه ها رو هم حساب نمی کنیم) رو به نابودی کشوندی.
اگر چه همواره از کم فعالترین اعضا بودم اما لازم می دونم بگم که دیگر راضی نیستم اسمم در سایت یانی ایران باشه.
از سجاد عزیز خواهش می کنم که بنده به عنوان مترجم ویدیوهای سایت و چند کار کوچک دیگر در همینجا استعفا میدهم و خواهش دارم که مشخصاتم از سایت یانی ایران حذف گردد.

پانویس: از ارمنستان که برگشتیم این آهنگ first touch کاملا متحولم می کنه. وقتی بهش گوش میدم مثل یک جادو تمام خاطرات اون پنج روز از جلوی چشمم رد میشه

محمد شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:28 ب.ظ http://www.Yanni-iran.blogfa.com

سلام.. طاعات و عباداتتون قبول درگاه خداوند
با این اوصاف فکر نکنم رابطه بین شاکیان دیگه جوش بخوره...
حیفه واقعا که رابطه دوستی از هم گسسته شده...
ولی دوست دارم هر اتفاقی می افته به صلاح همه باشه...

محمد علی پاسبان شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:20 ب.ظ

ای کاش این حرفهای ناگفته زوودتر گفته میشد!!!
نمیدونم چی باید بگم!!
از مظلومیت حمید بگم ؟!!
از مظلومیت حسین؟!!
از دیکتاتوری های سجاد؟!!
از .....
دیگه فک میکنم تمام این حرفها تکراری باشه!!

محمدایزدی شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:58 ب.ظ


الهی
چقدر حرفای نگفته
امیدوارم با گرفتن تصمیمات جدید و مثل همیشه درست حسین و حمیدرضا جان باز شاهد اتفاقات قشنگ باشیم
نمیگم بدون سجاد
شاید روزی درست بشه
شاید
اون قدیما من و محمدعلی پاسبان خیلی به سجاد ایراد میگرفتیم اما ...
بیخیالش
یادمه یه بار به حمیدرضا پیام دادم
گفتم چه وضعشه چرا این سجاد انقد بد رفتاره و گلایه و شکایت
اما بنده خدا اون جای سجاد معذرت خواهی کرد
فک میکردم حمید هم مثه سجاده
اما نه
یه شخصیت متفاوتی بود
شخصیت مقبول
به هر حال اگه کمکی خواستید من هم یه سرش رو میتونم بگیرم
تا دوباره اتفاقات قشنگ رو همگی باهم ببنیم

بی صبرانه منتظر اتفاقات قشنگیم هااااااااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد